جنبش ؛ با رهبر يا بي رهبر‌

توي تاكسي بودم. طبق معمول كه هميشه بحث هاي سياسي و روز كشور توي تاكسي ، اتوبوس ، مترو و ... به راه مي افتد ، امروز هم اين اتفاق مثل هميشه براي من افتاد. راننده از گراني و مشكلات گفت ، من هم شروع كردم به گفتن از هر دري و شرح برنامه هاي آينده جنبش. مسافر جلويي به حرف آمد و كم كم گفتگويي20 دقيقه اي تا رسيدن به مقصد شكل گرفت. عقيده داشت كه كه جنبش باید یک رهبر مثل خمینی داشته باشه. گفت رهبر شما كيه ؟ گفتم مردم خودشون هر كدوم يه رهبر هستند. گفت كه ببين هيچ كجاي دنيا بدون رهبر انقلابي صورت نگرفته ، ماندلا ، گاندي و خيلي هاي ديگر رو مثال زد و گفت حتي همين خميني ! آخر سر به من گفت حرف من رو يه جوري به گوش اون دو تا عزيز برسون كه مثل خميني بيان وسط ، بايد مردم مثل زمان خميني براشون جون بدن!
بعد پياده شد. من وقتي كه از ماشين پياده شده بودم در اين فكر بودم كه آيا بايد رهبر خاصي داشته باشيم يا نه ولي با خودم گفتم هوشمندي اين جنبش به اين بوده كه تاحالا يك عضو شاخص و اصلي نداشته بلكه همه عضو اصلي و رهبر هستند.
نمي دونم ، تا همين الان هم هنوز توي فكر هستم ...